نوشته شده توسط : امیر با دلی بزرگ

عکسهای دیدنی دهکده‌ای در هلند بدون خیابان و ماشین...

برچسب ها: عکسهای طبیعت، عکسهای زیبا، دهکده های خوشگل، دهکدهای خارجی، منظره های هیرت انگیز، حیرت انگیز، مکان های دیدنی، مکان های عاشقانه، جاهای زیبا، جا های باور نکردنی، هلند، کشور هلند، درباره ی هلند، دربارهی، جاذبه های توریستی، جاذبه های توریستی کشور هلند، عکسهای دیدنی، holand، 

 



:: بازدید از این مطلب : 1073
|
امتیاز مطلب : 389
|
تعداد امتیازدهندگان : 126
|
مجموع امتیاز : 126
تاریخ انتشار : 28 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر با دلی بزرگ

 

 

 

 

 

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 1462
|
امتیاز مطلب : 414
|
تعداد امتیازدهندگان : 126
|
مجموع امتیاز : 126
تاریخ انتشار : 28 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر با دلی بزرگ

 اين ويلاي زيبا كه در عكسا میبینید تو آمریکا یا اروپا نیست تو همین ایران خودمون و تو رشت ساخته شده و متعلق به يكی از پولدارهائی است كه در تهران زندگی می‌كنه. لازم بذكر است كه سرو صدای اين ويلا در محافل خبری خارجی هم از جمله بی بی سی و شبکهای دیگهای مثل وآ شنيده شده و تمامی عكس‌های اين ويلا را با ذكر جزئيات كامل و متراژ پوشش كامل خبری دادند و حتی با كاخ سفيد مقايسه كردند.

http://img.uploader.ir/pfun/shahrivar89/vila-rasht/1.jpg

http://img.uploader.ir/pfun/shahrivar89/vila-rasht/2.jpg

http://img.uploader.ir/pfun/shahrivar89/vila-rasht/3.jpg

http://img.uploader.ir/pfun/shahrivar89/vila-rasht/4.jpg

http://img.uploader.ir/pfun/shahrivar89/vila-rasht/5.jpg

http://img.uploader.ir/pfun/shahrivar89/vila-rasht/6.jpg

http://img.uploader.ir/pfun/shahrivar89/vila-rasht/7.jpg

http://img.uploader.ir/pfun/shahrivar89/vila-rasht/9.jpg

http://img.uploader.ir/pfun/shahrivar89/vila-rasht/11.jpg

http://img.uploader.ir/pfun/shahrivar89/vila-rasht/12.jpg

http://img.uploader.ir/pfun/shahrivar89/vila-rasht/13.jpg

http://img.uploader.ir/pfun/shahrivar89/vila-rasht/14.jpg

 


:: برچسب‌ها: ویلا ژولداری ,
:: بازدید از این مطلب : 1354
|
امتیاز مطلب : 403
|
تعداد امتیازدهندگان : 125
|
مجموع امتیاز : 125
تاریخ انتشار : 23 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر با دلی بزرگ

 

از این مطلب جالب رابطه امضا و شخصیت و منطق انسان‌ها بررسی شده است.
کسا نی که به طرف عقربه های ساعت امضاء می‌کنند انسان‌هایی منطقی هستند .

کسا نی که بر عکس عقربه‌های ساعت امضاء می‌کنند د یر منطق را قبول می‌کنند و بیشتر غیر منطقی هستند.

کسا نی که از خطوط عمودی استفاده می‌کنند لجاجت و پافشاری در امور دارند.

کسا نی که از خطوط افقی استفاده می‌کنند ا نسان‌های منظّمی هستند .
کسا نی که با فشار امضاء می‌کنند در کودکی سختی کشیده‌ا ند.
کسا نی که پیچیده امضاء می‌کنند شکّاک هستند.

کسا نی که در امضای خود اسم و فامیل می‌نویسند خودشان را در فامیل برتر می‌دانند.

کسا نی که در امضای خود فامیل می‌نویسند دارای منزلت هستند.

کسا نی که اسمشان را می‌نویسند و روی اسمشان خط می‌زنند شخصیت خود را نشناخته‌اند.

کسا نی که به حالت دایره و بیضی امضاء می‌کنند ، کسانی هستند که می‌خواهند به قله برسند.
منبع-ابهام لینک


:: بازدید از این مطلب : 1132
|
امتیاز مطلب : 374
|
تعداد امتیازدهندگان : 116
|
مجموع امتیاز : 116
تاریخ انتشار : 4 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر با دلی بزرگ

یا امام حسن مجتبی جان مادرت وصی ما در روز حساب باش.



:: بازدید از این مطلب : 975
|
امتیاز مطلب : 367
|
تعداد امتیازدهندگان : 120
|
مجموع امتیاز : 120
تاریخ انتشار : 3 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر با دلی بزرگ

رمضان ماه نزول قران و ماه خدا بر مومنان مبارک .



:: بازدید از این مطلب : 964
|
امتیاز مطلب : 328
|
تعداد امتیازدهندگان : 108
|
مجموع امتیاز : 108
تاریخ انتشار : 20 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر با دلی بزرگ

چند کلمه حرف حساب

 

ای پسر عزیز من!

چهار چیز و چهار چیز را از من داشته باش که با به کار بستن آنها،

هر کاری بکنی به تو زیان نمی رساند:

 ارزنده ترین توانگری ها و ثروت ها عقل است.

 بزرگترین بی نوایی ها و نیازمندی ها ، حمق و نادانی است

و وحشتناکترین وحشت ها، خودپسندی است

و گرامی ترین شرف ها و بزرگواری ها،خوی و خلق نیکو و پسندیده است.

 ای پسرک من!

زنهاراز دوستی با احمق که به راستی او می خواهد به تو سود برسد،

اما به تو زیان وارد می آورد.

 زنهار از دوستی با بخیل که او در آن هنگام که بیشتر از هر زمان دیگری

به او احتیاج داری،از تو دوری می کند.

 زنهار از دوستی با فاسق و گناه کار که تو را به اندک چیزی می فروشد.

 زنهار از دوستی با دروغگو که او همچون سراب است، و با دروغ های خود دور را به نظر تو نزدیک نشان می دهد، و نزدیک را دور جلوه می دهد.

 علی(ع)،حکمت38 نهج البلاغه



:: بازدید از این مطلب : 1248
|
امتیاز مطلب : 332
|
تعداد امتیازدهندگان : 108
|
مجموع امتیاز : 108
تاریخ انتشار : 16 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر با دلی بزرگ

 

مطالب زيبا: نظر بزرگان درباره زن

ديدهاي متفاوت و جملات جالب و خواندني درباره زنان  

زن شاهکار خلقت است


برنارد شاو 



زیباترین خوی زن ، نجابت اوست


ارد بزرگ 


  
در دنیا تنها دو چیز زیباست ، زن و گل


مالرب 



تمدن چیست ؟ نتیجه نفوذ زنان پاکدامن است


امرسون 



زن رسماً مربی مرد و مهّذب اخلاق اوست


آناتول فرانس

 

اگر زن نبود نوابغ جهان را چه کسی پرورش می داد ؟


ناپلئون 



مردان آفریننده کارهای مهمند و زنان به وجود آورنده مردان


رومن رولان 


  
مردان قانون وضع می کنند و زنان اخلاق به وجود می آورند


کونته ورسیه 



با زنی ازدواج کنید که اگر مرد می بود بهترین دوست شما می شد


بردون 



خشم زن مانند الماس است می درخشد اما نمی سوزاند


رابیندرانات تاگور

 
  
هرچه ایمان مرد به هوشش بیشتر شود زن بهتر میتواند گولش بزند


لرد بایرن 



زن تاج سر آفرینش است ، او شریک زندگی و یار ساعات درماندگی است


گوته 



زنانیکه می خواهند مرد باشند ، زنانی هستند که نمی دانند زن هستند


الکساندر دوما



برای تحمل شدائد زندگی باید عاشق چیزی بود ، کاری ، زنی ، آرمانی و ...


مارکوس آنا  

منشأ هر کار بزرگی زن است ، زن کتابی است که جز به مهر و محبت خوانده نم
شود


لامارتین 


  
چیزی که زن دارد و مرد را تسخیر می کند ، مهربانی اوست ، نه سیمای زیبایش


ویلیام شکسپیر 



زن زشت در دنیا وجود ندارد فقط برخی از زنان هستند که نمی‌توانند خود را زیبا جلوه

دهند


برنارد شاو 



هر کجا مردی یافت شد که به مقامات عالیه رسیده یقیناً زنی پاکدامن او را همراهی

کرده است


شیلر 


   
زن عاقل به تربیت همسرش همت می گمارد و مرد عاقل می گذارد که زنش او را

تربیت کند


مارک تواین 



هیچ چیز غرور مرد را مثل شادی زنش ارضاء نمی کند ، چون همیشه آنرا مربوط به

خود میداند


جونسون 



مردانیکه بیشتر از حقوق و هنجار زنان پشتیبانی میکنند خود بیشتر از دیگران به نهاد

زن میتازند


ارد بزرگ 
  


زنان بخوبی مردان میتوانند اسرار را حفظ کنند ولی به یکدیگر میگویند تا در حفظ آن

شریک باشند


داستایوفسکی 



اگر شناخت زن و مرد نسبت به ویژگی های درونی و بیرونی یکدیگر بیشتر گردد


کمتر دچار گسست می شوند

 


ارد بزرگ
 



زن کانون پرفروغ خانواده ، مرکز مهر ، مظهر عشق ، نمایشگر پاکی ،نمونه عطوفت و

چشمه عنایت است


اقبال لاهوری 



آیندۀ اجتماع در دست مادران است. اگر جهان به میانجیگری زن گرفتار شود ،تنها

 

اوست که می تواند آن را نجات دهد


ابوفور 



به هر اندازه که زن آرام و مطیع و با عصمت و با عفت است ،به همان اندازۀ قدرت

فرمانروایی او شدیدتر و استوارتر است


میشله 
  
زن وقتیکه دوست بدارد ، غیر از محبوب خود چیزی را نمی بیند و هرچه عاطفه ،

مهربانی و نوازش و فداکاری دارد تنها برای او به کار می برد .

 
آلفونس دوده  


  
کسانیکه ازدواج کرده اند خود را ناراضی نشان می دهند و می گویند زن بد است ،

زیرا می خواهند فقط و فقط خودشان از این موهبت تمتّع گیرند .

 
دیسرائیلی

 

 



:: بازدید از این مطلب : 1016
|
امتیاز مطلب : 337
|
تعداد امتیازدهندگان : 109
|
مجموع امتیاز : 109
تاریخ انتشار : 11 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر با دلی بزرگ

                               نیمه شعبان رو به تمام مهدی دوستان عالم تبریک میگوییم



:: بازدید از این مطلب : 1072
|
امتیاز مطلب : 310
|
تعداد امتیازدهندگان : 101
|
مجموع امتیاز : 101
تاریخ انتشار : 4 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر با دلی بزرگ

اینجا دیگه کجاس واقعا

 

 

 

 

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 1317
|
امتیاز مطلب : 313
|
تعداد امتیازدهندگان : 106
|
مجموع امتیاز : 106
تاریخ انتشار : 3 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر با دلی بزرگ

با سلیقه ها بدو بدو بیان  

 


 


 



:: بازدید از این مطلب : 939
|
امتیاز مطلب : 346
|
تعداد امتیازدهندگان : 114
|
مجموع امتیاز : 114
تاریخ انتشار : 2 مرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر با دلی بزرگ

هنگامى که مادربزرگم آرتروز گرفت ديگر نمی توانست دولا شود و ناخنهاى پايش را لاک بزند. بنابراين، پدربزرگم هميشه اين کار را براى او می کرد، حتى وقتى دستهاى خودش هم آرتروز گرفت. اين يعنى عشق. (ربکا، ٨ ساله)


• وقتى يک نفر عاشق شما باشد، جورى که اسمتان را صدا می کند متفاوت است. شما میدانيد که اسمتان در دهن او در جاى امنى قرار دارد. (بيلى، ٤ ساله)


• عشق هنگامى است که يک دختر به صورتش عطر می زند و يک پسر به صورتش ادوکلن می زند و با هم بيرون می روند و همديگر را بو می کنند. (کارل، ٥ ساله)


• عشق هنگامى است که شما براى غذا خوردن به رستوران می رويد و بيشتر سيب زمينى سرخ کرده هايتان را به يکنفر می دهيد بدون آن که او را وادار کنيد تا او هم مال خودش را به شما بدهد. (کريس، ٦ ساله)


• عشق هنگامى است که مامانم براى پدرم قهوه درست می کند و قبل از آن که جلوى او بگذارد آن را می چشد تا مطمئن شود که مزه اش خوب است. (دنى، ٧ ساله)


• عشق هنگامى است که دو نفر هميشه همديگر را می بوسند و وقتى از بوسيدن خسته شدند هنوز می خواهند در کنار هم باشند و با هم بيشتر حرف بزنند. مامان و باباى من اينجورى هستند. (اميلى، ٨ ساله)


• اگر می خواهيد ياد بگيريد که چه جورى عشق بورزيد بايد از دوستى که ازش بدتان می آيد شروع کنيد. (نيکا، ٦ ساله)
(ما به چند ميليون نيکاى ديگر در اين سياره نياز داريم)


• عشق هنگامى است که به يکنفر بگوئيد از پيراهنش خوشتان می آيد و بعد از آن او هر روز آن پيراهن را بپوشد. (نوئل، ٧ ساله)


• عشق شبيه يک پيرزن کوچولو و يک پيرمرد کوچولو است که پس از سالهاى طولانى هنوز همديگر را دوست دارند. (تامى، ٦ ساله)


• عشق هنگامى است که مامان بهترين تکه مرغ را به بابا میدهد. (الين، ٥ ساله)


• هنگامى که شما عاشق يک نفر باشيد، مژه هايتان بالا و پائين میرود و ستاره هاى کوچک از بين آنها خارج می شود. (کارن، ٧ ساله)


• شما نبايد به يکنفر بگوئيد که عاشقش هستيد مگر وقتى که واقعاً منظورتان همين باشد. اما اگر واقعاً منظورتان اين است بايد آن را زياد بگوئيد. مردم معمولاً فراموش میکنند. (جسيکا، ٨ ساله)


و سرانجام ...

برنده ما يک پسر چهارساله بود که پيرمرد همسايه شان به تازگى همسرش را از دست داده بود. پسرک وقتى گريه کردن پيرمرد را ديد، به حياط خانه آنها رفت و از زانوى او بالا رفت و همانجا نشست. وقتى مادرش پرسيد به مرد همسايه چه گفتی؟ پسرک گفت: "هيچى، فقط کمکش کردم که گريه کند"



:: بازدید از این مطلب : 895
|
امتیاز مطلب : 341
|
تعداد امتیازدهندگان : 107
|
مجموع امتیاز : 107
تاریخ انتشار : 26 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر با دلی بزرگ

 



:: بازدید از این مطلب : 960
|
امتیاز مطلب : 1712
|
تعداد امتیازدهندگان : 1490
|
مجموع امتیاز : 1490
تاریخ انتشار : 26 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر با دلی بزرگ


جالبه ؟ اره یا نه نظر بدین

 

 



:: بازدید از این مطلب : 952
|
امتیاز مطلب : 311
|
تعداد امتیازدهندگان : 97
|
مجموع امتیاز : 97
تاریخ انتشار : 15 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر با دلی بزرگ


جالبه ؟ اره یا نه نظر بدین

 

 



:: بازدید از این مطلب : 952
<-PostRate->
|
امتیاز مطلب : <-PostRateResult->
|
تعداد امتیازدهندگان : <-PostRateCount->
|
مجموع امتیاز : <-PostRateTotal->
تاریخ انتشار : 15 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر با دلی بزرگ

  اعتماد به نفس یعنی مطابق میل خود زندگی كردن

 

                                     

1.    هر چقدر كارتان را بهتر انجام دهید خودتان را بیشتر دوست خواهید داشت و اعتماد به نفستان نیز بیشتر خواهد شد.

2.    شما هنگامی واقعاً خوشحال هستید و اعتماد به نفس دارید كه بدانید كارتان را واقعاً خوب انجام داده اید.



:: بازدید از این مطلب : 1006
|
امتیاز مطلب : 316
|
تعداد امتیازدهندگان : 105
|
مجموع امتیاز : 105
تاریخ انتشار : 13 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر با دلی بزرگ

ساحلِ افتاده گفت: گرچه بسی زیستم

هیچ، نه معلوم شد، آه که من کیستم!

موج ز خودرفته ای، تیز خرامید و گفت:

هستم اگر می روم، گر نروم نیستم

محمداقبال لاهوری

بزرگْ اندیش باشیم و بزرگوار، زندگی کنیم، که انسان، همه تن اندیشه است. و اندیشه ما، همه عظمت ما و عظمت ما، فلسفه حیات و آفرینش ما. بزرگ اندیش باشیم تا در روشنایی اوج، رها شویم؛ تا واژه ای که در جلالتمان به کار می بریم سبز سبز باشد؛ تا هر روز، هفت آسمان و هفت دریا را به آنی طی کنیم.

و این همه، ممکن نیست مگر این که بزرگ اندیشی امیدوار باشیم. و از رفتن و پیمودن، نهراسیم.

به یاد داشته باشیم که در تاریک ترین لحظات زندگی هم تنها نیستیم.

خداوند، همواره با ماست. اویی که ما را بدون قید و شرط، دوست می دارد و مِهر گسترده خود را نثار ما می کند و همواره، پذیرای ماست. این اندیشه، توانی دیگر به ما می دهد. نیرویی که درجه توانایی ما را در چیرگی بر فشارهای روحی، بالا می برد و به گونه ای عزّت نفس ما را تقویت می کند و به ما امید می دهد؛ امیدی که نشان از باز بودن بزرگ ترین کانون عشق، در عالم هستی دارد: عشق خداوندی. اویی که از ما به ما نزدیک تر است! اندیشیدن به او و عاطفه او، روح را تلطیف می کند. پس هرگز مپنداریم که تنهاییم و این فکر را از خود دور کنیم که به خود رها شده ایم.

خداوند، بنده اش را دوست دارد چه خوب باشد و چه بد، چه غنی باشد و چه فقیر. خداوند ما را بدون پیرایه دوست دارد؛ بدون عنوان. این دوست داشتن نیز شوری جاودانه به انسان می بخشد، و آن این است: «هرگز تنها نیستم؛ به خود، رها شده نیستم؛ در گذر راه ها و بیغوله ها تکیه گاهی وجود دارد، و...».

پس همان گونه که خداوند، ما را بی پیرایه دوست دارد، ما نیز به همان شکل، دیگر مردم را دوست بداریم؛ چون مهربانی، زبانی است که نابینا آن را می بیند و ناشنوا می شنود؛ زبانی که همه کس، تکلّم بدان را می فهمد.

دوست داشتن واقعی، یعنی ما به دنبال سهم خود و یا نتیجه عایدی خود از آن سهم نیستیم و فردی که این گونه مورد مهرورزی قرار می گیرد، توانش دوچندان می شود. در واقع، باید عالی ترین نگاه را به دیگران داشته باشیم! آن گونه که هستند بپذیریمشان تا آنان نیز چنین کنند.

این احساس، به انسان ها آزادی عمل می بخشد؛ احساسی که ناشی از پذیرش آنهاست نه طرد آنها!

از طرفی لازم نیست همیشه با دیگران موافق باشیم و به خواست آنها عمل کنیم؛ پذیرفتن احساس هایشان و این که بفهمند اگر همیشه موافق آنها نیستیم و یا راه دیگری را برمی گزینیم آنها را نفی نکرده ایم، همین کافی است. البته این کار، بسیار ساده به نظر می رسد؛ امّا می دانید که کارهای ساده، گاهی دشوارترین اند.

و بیندیشیم و در این باور باشیم که ما آفریده حضرت دوست هستیم و بی شک، از جنس او. و این آیه را زمزمه کنیم که:

کُلٌ یَعملُ عَلی شاکِلَتِهِ؛(1)

هر کس کار بر شیوه خود کند.

برای خوش بختی و موفّقیت، آفریده شده ایم

خداوند، لحظه ای که انسان را آفرید و از روح خود در گلین کالبد تن او دمید، خواست تا او خوش بختی و موفّقیت را تجربه کند. بارها بیازماید، تا به دیرینه گنج مقصود، دست یابد.

چنین نگاهی به زندگی و به خلقت خویش، نوعی حسّ عظمت و ممتاز بودن را در انسان شکل می دهد. حسّی که انسان، درمی یابد برگزیده است و نه یک برگزیده عادی و بی هدف؛ برگزیده ای با عالی ترین هدف، برای رسیدن به خوش بختی و کمال. پس هر بامداد و هر شامگاه، زمزمه کنیم که هدف از آفرینش ما خوش بختی مان بوده و ما بدان می رسیم گرچه گاه، راه هموار نیست، گرچه دشواری در این راه بی شمار است و گرچه گاه، راه را گم می کنیم، امّا امیدواریم؛ چرا که ما را برای خوش بختی خلق کردند. پس ما نیز چنین باشیم.

در تاریکی شب های تار، بدان امید باشیم که فردایی وجود دارد که در آن، صبح پیروزی برخواهد دمید.

این نگرش، امیدی به انسان می بخشد که هیچ چیز را جانشین آن نمی توان نمود. پس در هر سختی و تنگنایی، زمزمه کنیم: برای خوش بختی آفریده شده ایم.

اندیشیدن درست

دهر، جایگاهی است که می تواند از دوزخ، بهشت و از بهشت، دوزخ بیافریند.

میلتون

در زندگی، همواره نیمه پُرِ لیوان را بنگریم نه نیمه خالی آن را. به آنچه به ما ارزانی شده، بیندیشیم، نه آنچه از ما دریغ شده، و باز در ورای این موضوع، به آنچه می توانیم کسب کنیم، بیندیشیم، نه آنچه که استحقاقش را داریم! به محدودیت ها نیندیشیم، به توان نامحدودی بیندیشیم که روزی به ما عنایت شده و در واپسین روز، مورد سؤال قرار خواهیم گرفت که تو چه کردی و چه می توانستی بکنی! و این دید و نگاه، به انسان توانایی می بخشد، توانایی برداشتن گام هایی بلند به وسعت بودن.

به راستی اگر اتفاقی برای ما بیفتد، چگونه بدان نگاه می کنیم؟

و باز، ناگزیر به تکرار این جمله ام: به آنچه به ما ارزانی شده می نگریم یا هر آنچه از ما دریغ شده؟ و این همه، یعنی امید و امید، یعنی باور سبزی که سازنده است و چونان چراغی است در تاریکی شب های زندگی؛ چراغی که همواره با هر سوسویش فردایی بهتر را نوید می دهد. اگر در خیابانی در آستانه تصادف هستید، امّا به شکلی معجزه آسا نجات می یابید، بپندارید که فرشته ای شما را دریابیده، نه این که شما از حادثه ای گریخته اید.

بیایید به آب و سبزه و گیاه، دیگرگونه نگاه کنید! به واژه ها عادت نکنیم و متوقّع خوبی نباشیم؛ هر خوبی را موهبتی بدانیم و هر واژه ای را لطفی و اگر این گونه باشیم، حضورمان دیگران را خرسند می سازد. پس بیایید خوبی کنیم نه از آن جهت که به ما خوبی کنند؛ بدین دلیل که انسانیم و انسانیت ما این گونه ایجاب می کند.

بیایید به خوبْ بودن عادت کنیم؛ و به خوبی هایی که به ما می شود، عادی نگاه کنیم. آن همه را لطف بدانیم، نه «وظیفه و موهبت» بشماریم نه «روزمرگی».

قدرت اندیشه

هر اندیشه خوبی که در ذهن، جاری می شود، بر سرنوشت زندگی شما تأثیر می گذارد.

گرن ویل کلیزر

قدرت اندیشه انسان، نیرویی است انکارناپذیر، که نه تنها بر جسم او، بلکه برآینده او نیز تأثیر می گذارد. اگر به آنچه دوست می داریم و یا به آن دل خوشیم بیندیشیم، خواهیم دید که این تفکّر مثبت، تولید انرژی، توانایی، دلْ گرمی و آرامش می کند و از ما انسانی می سازد که می تواند حتی بی کرانه ها را به تسخیر خود درآورد. چنین انسانی، تعریف دقیقی از توانایی خود دارد و درست به همین دلیل، بر سرنوشت خود احاطه دارد و آینده خود را خودش انتخاب می کند. در دیگر سو، کسی قرار دارد که تنها به آنچه از آن متنفّر است و او را می آزارد می اندیشد.

این تفکّر منفی، تولید احساس بی ارزشی، رنجش، عصبی شدن، اضطراب و عناد می کند. این فرد، خود را به سرنوشت واگذار می کند و این سرنوشت است که بر او چیره می شود. چنین فردی گذران لحظه ها آینده او را می سازد، درحالی که فردی که تفکر مثبت دارد، با گذران لحظه ها، آینده را می سازد.

خوب بودن و خوبی کردن

هرچه می توانید خوبی کنید،

در هرچه می توانید،

به هر شکل که می توانید،

هرجا که می توانید،

هر وقت که می توانید،

به همه اشخاصی که می توانید،

تا زمانی که می توانید.

جان وسلِی

یکی از بزرگ ترین اسرار دنیا خوبی است. خوبی یعنی کمک به خود، قبل از دیگران. یعنی ارائه احساس و عاطفه ای که ما را لبریز کرده و این روند، یعنی القای امید به دیگر افراد.

در قبال این امید ارائه شده، مردم نیز از ما حمایت می کنند. «خوبی» و «حمایت» می تواند جنبه ها و شکل های گوناگونی را شامل شود؛ از شکل کلامی آن گرفته تا صورت عملی. در حقیقت، اگر فرد بتواند روحیه مردم را تقویت کند و برای آنها الهام بخش باشد، می تواند بگوید که موج اندیشه مثبتی را گسترش داده است. در واقع استفاده از دایره واژگان مثبت، هنری است بس والا و ارزشمند. این کلمات، در خود نیروی شگرفی نهفته دارند و افراد باید استفاده از این لغات را عادت ثانویه خود نمایند.

یکی از این موارد، برخورد صمیمانه و امیدوارانه با افراد است که موجب می شود فرد، امیدوارانه به زندگی نگاه کند و زندگی را مورد ستایش قرار دهد؛ بارقه امیدی در ذهنش بزند و نگاهش به سمت فراسوهای درخشان باشد؛ چرا که شما نیروی مثبت و سازنده توانایی و شایستگی و لیاقت را به او تزریق کرده اید. برای داشتن چنین نگاهی، به ظاهر قضایا و افراد نگاه نکنید. به دقت، به آنچه می توانستند باشند بنگرید. سعی کنید که شما موجبات آن تحولات را فراهم سازید. چنین تفکّر خلّاق و پویایی، نیاز دارد که فرد، اندکی ژرفنگر باشد و نگاه خود را متوجّه فراسوها نماید.

موج فکر و دیدگاه خود را گسترش دهید. امکاناتی که می تواند به وجود آید را در نظر بگیرید، نه شرایطی که وجود دارند. همواره برای اشیا، مردم و خودتان ارزش زیادی قائل شوید.

امیدوار، در راه رسیدن به کامیابی

به حکم عقل، باید روشی را برگزینیم و آن را بیازماییم. اگر موفّق نشدیم به صراحت شکست خود را تأیید کنیم و روش دیگری را برگزینیم. مهم این است که کاری صورت دهیم.

فراکلین روزولت

برای رسیدن به هر یک از خواسته های زندگی، راه های مختلفی وجود دارد. مهم این است که این خواسته ها را به روشنی در ذهن نگاه داریم و بعد، روش های موجود و حتی روش های غیر منتظره را بررسی کنیم. مهم این است که از افتادن، شکست خوردن و آسیب دیدن نهراسیم و استوار و پابرجا بمانیم. هدفی را که برگزیده ایم وانتخاب کرده ایم، بشناسیم و با امید، تمام راه های رسیدن به آن را بررسی کنیم و باز، با دید مثبت وامیدوارانه، به تمام افرادی که در این راه می توانند گره گشا باشند، بیندیشیم. البته باید به مشکلات راه نیز اندیشید؛ اما نه آن قدر که سد راهی برای حرکت شوند.

وقتی با دید باز و روشن، روشی را برگزینیم، انتظار پیروزی در ما رشد می کند؛ امّا اگر نتیجه، خلاف انتظار باشد چه؟ آن وقت با صبر و شکیبایی باید به دنبال رفع اشکالات باشیم. در واقع، امید، زمینه ساز و زیربنای اصلی چنین حرکتی است نه چیز دیگری! امید است که به ما توان پوییدن می دهد؛ توان ایستادن بعد از فروفتادن.

پس امیدوار باشیم وامیدوارانه راه هایی را که عقل در پیش رویمان می گذارد، بپیماییم، که فردای پیروزی از آن ماست، هر چند که بعد از افت و خیز فراوان باشد.

خارهای زندگی

با شادی ها، زیبایی ها و رنگ های زندگی همراه شوید. هرچه از اشکالات زندگی کم تر بگویید بهتر است.

اسکار وایلد

در هر لحظه خاص، به دلایل مختلفی می توان ثابت کرد که زندگی، بستری از تیغ و خار یا باغی از گل سرخ است؛ اما این که ما زندگی را از چه زاویه ای ببینیم، مهم است.

آیا هرگز متوجه شده اید وقتی به شما شاخه گل سرخی هدیه می کنند که ساقه اش خارهایی به خود چسبیده دارد، اگر خارها را از آن جدا کنند، زودتر پژمرده می شود؟

آیا هیچ گاه به فردی که شاخه گلی به شما اهدا کرده، می گویید که چرا گلی را با خار به شما می دهد؟ شما از کنار خارها می گذرید و از اهدا کننده گل تشکر می کنید. حال، به لحظه های سخت و پرفشار زندگی خود فکر کنید و بعد باز از گله و فشار و شکایت فاصله بگیرید و با امید و دید مثبت به قضایا نگاه کنید. چه قدر لحظات زیبا و سرشار از شور زندگی در آن وجود دارد.

چنین نگاهی که در آنِ واحد و یا در لحظاتی با فاصله اندک، به سختی ها و خوشی های زندگی بنگریم، نگاهی امیدوارانه را در ما شکل می دهد؛ نگاهی که امید را در ذهن ما می پروراند.

به راستی آنچه در زندگی به هر یک از ما داده شده، کم تر از گل سرخی است که دوستی به ما اهدا می کند و ما به خار آن توجّهی نداریم؟!

پس، از کنار خارهای زندگی، بزرگوارانه بگذریم و نگاه امیدوار خود را متوجه گل ها کنیم.

زندگی در «اکنون»

هرگز کاری را که می توانید امروز انجام دهید، به فردا موکول نکنید.

مارک تواین

هرچند «امیدوارانه زیستن»، نگاهی درخور توجه است، امّا «اکنون» را رها کردن، اشتباهی است بس بزرگ! کاری را که قصد انجامش را دارید، همین حالا انجام دهید و از هر لحظه از عمر خود استفاده کنید. به آینده امیدوار باشید؛ اما به امید آینده، حال را واگذار مکنید.

اغلب ما به تنبلی و موکول کردن کارها به آینده، عادت کرده ایم، که با نگاه امیدوارانه به آینده تفاوت دارد. نگاه امیدوارانه تلاش را به ارمغان می آورد، درحالی که کارها را به آینده واگذار کردن رخوت و سستی را به دنبال دارد.

یکی از کلماتی که فاجعه آفرین بسیاری از زندگی هاست کلمه «وقتی که» است: وقتی که پولدار شدم، وقتی که ثروتمند شدم، وقتی که... .

«وقتی که» را باید از زندگی حذف کرد. اگرچه باید به «آینده» امیدوار بود، امّا باید در «اکنون» زندگی کرد. یعنی نباید «حال ممکن» را فدای «آینده نیامده» کرد. پس، از همین امروز چنان زندگی کنیم که گویی آخرین روز زندگی ماست. از لحظه لحظه آن لذت بریم و هرآنچه در توانمان است به کار بریم تا امروزمان به از دیروز باشد؛ اما امیدوارانه به آینده چشم بدوزیم و هدف خود را در زندگی مشخص کنیم و هر روز امیدوارانه تر از دیروز، در پی به دست آوردن خواسته های خود باشیم.



:: بازدید از این مطلب : 1045
|
امتیاز مطلب : 306
|
تعداد امتیازدهندگان : 101
|
مجموع امتیاز : 101
تاریخ انتشار : 3 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر با دلی بزرگ

 

 

 

از خدا پرسيدم:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

رابطه خاص تو باکسی

· موفقيت پيش رفتن است

 

 

 

 

نه

 

 

 

 

 

 

 

به نقطه ي پايان رسيدن

· فرقى نمي كند گودال آب كوچكي باشي يا درياي بيكران...

زلال كه باشي، آسمان در توست

نه

عشق می داند آئين بزرگ كردنت را

· بگذارعشق خاصيت تو باشد

كه

حتي برای يک نفر

·مهم نيست شير باشی يا آهو

مهم اين است با تمام توان شروع به دويدن کنی

كوچك باش و عاشق...

اگربدانيد که چطور زندگي کنيد

·مهم اين نيست که قشنگ باشی ،

قشنگ اين است که مهم باشی!

فقط

بدون ترس براي آينده آماده شو .

ايمان را نگهدار و ترس را به گوشه اي انداز .

شک هايت را باور نکن وهيچگاه به باورهايت شک نکن .

زندگي شگفت انگيز است

و

گذشته ات را بدون هيچ تاسفي بپذير،

با اعتماد زمان حالت را بگذران

خدايا چطور مي توان بهتر زندگي کرد؟

خدا جواب داد :



:: بازدید از این مطلب : 863
|
امتیاز مطلب : 332
|
تعداد امتیازدهندگان : 110
|
مجموع امتیاز : 110
تاریخ انتشار : 3 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر با دلی بزرگ



:: بازدید از این مطلب : 979
|
امتیاز مطلب : 338
|
تعداد امتیازدهندگان : 107
|
مجموع امتیاز : 107
تاریخ انتشار : 3 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر با دلی بزرگ

 کل کل جالب و خواندني دوتا شاعر در موردمرد و زن!!  

خانم ناهید نوری :

 

به نام خدایی که زن آفرید 


حکیمانه امثال ِ من آفرید

 

خدایی که اول تو را از لجن 


و بعداً مرا از لجن آفرید !



برای من انواع گیسو و موی


برای تو قدری چمن آفرید !



مرا شکل طاووس کرد و تورا

 
شبیه بز و کرگدن آفرید !



به نام خدایی که اعجاز کرد


مرا مثل آهو ختن آفرید



تورا روز اول به همراه من


رها در بهشت عدن آفرید



ولی بعداً آمد و از روی لطف 


مرا بی کس و بی وطن آفرید



خدایی که زیر سبیل شما 


بلندگو به جای دهن آفرید !



وزیر و وکیل و رئیس ات نمود


مرا خانه داری خفن آفرید



برای تو یک عالمه کِیْسِ خوب 


شراره ، پری ، نسترن آفرید



برای من اما فقط یک نفر 


براد پیت من را حَسَنْ آفرید !



برایم لباس عروسی کشید

 
و عمری مرا در کفن آفرید



به نام خدایی که سهم تو را 


 مساوی تر از سهم من آفرید





پاسخ دندان شکن از نادر جدیدی :



به ‌نام خداوند مردآفرین 


که بر حسن صنعش هزار آفرین



خدایی که از گِل مرا خلق کرد

 
چنین عاقل و بالغ و نازنین



خدایی که مردی چو من آفرید


و شد نام وی احسن‌الخالقین



پس از آفرینش به من هدیه داد

 
مکانی درون بهشت برین



خدایی که از بس مرا خوب ساخت

 
ندارم نیازی به لاک، همچنین



رژ و ریمل و خط چشم و کرم

 
تو زیبایی‌ام را طبیعی ببین



دماغ و فک و گونه‌ام کار اوست


 نه کار پزشک و پروتز، همین !



نداده مرا عشوه و مکر و ناز


 نداده دم مشک من اشک و فین!



مرا ساده و بی‌ریا آفرید


جدا از حسادت و بی‌خشم و کین



زنی از همین سادگی سود برد 


به من گفت از آن سیب قرمز بچین



من ساده چیدم از آن تک‌ درخت


و دادم به او سیب چون انگبین



چو وارد نبودم به دوز و کلک 


من افتادم از آسمان بر زمین



و البته در این مرا پند بود


که ای مرد پاکیزه و مه‌جبین



تو حرف زنان را از آن گوش گیر 


و بیرون بده حرفشان را از این



که زن از همان بدو پیدایش‌ات

 
نشسته مداوم تو را در کمین !

 

شما با کدام یک موافق هستین؟

 



:: بازدید از این مطلب : 822
|
امتیاز مطلب : 243
|
تعداد امتیازدهندگان : 73
|
مجموع امتیاز : 73
تاریخ انتشار : 3 تير 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد